اشعار پیشواز ماه محرم (3)

با مجله اینترنتی برگک در یک مطلب تازه از شعر همراه باشید :

مداحی پیشواز محرم, شعر درباره پیشواز محرم

شعر پیشواز محرم

 

نسیم روضه وزیده محرم آمده است

زمان گریه به ارباب عالم آمده است

 

دوباره بیرق و پرچم دوباره طبل و کتل

که ماه مرثیه وغصه و غم آمده است

 

دوباره سینه سپرهای کربلا جمعند

که لحظه های خوش نوحه و دم آمده است

 

تمام صحن حسینیه ازدحام گداست

که جا برای هزاران چو من کم آمده است

 

فقط نه نوح،نه موسی نه یوسف و یعقوب

دراین عزاکده عیسی بن مریم آمده است

 

بیا که اشک بریزی کنار پیغمبر

چرا که فاطمه با قامت خم آمده است

 

مداحی پیشواز محرم

 

باز این چه شورش است، پریشان شدم حسین

ماه محرّم آمد و گریان شدم حسین

 

تا که هلال ماه عزایت حلول کرد

دل بیقرار و بی سرو سامان شدم حسین

 

این سفره های روضه پر از رزق و برکت است

شکر خدا دو مرتبه مهمان شدم حسین

 

ممنونم از نگاه کریمانه ات که باز

ماندم، گدای بزم محبّان شدم حسین

 

با اینکه پر گناهم و شرمنده ام ولی

بخشیده ای که شامل احسان شدم حسین

 

از لحظه ای که اذن محرّم گرفته ام

بی تاب قصه ی لب عطشان شدم حسین

 

وقتی ز خون تو رگ اسلام تازه شد

قطعاً به خاطر تو مسلمان شدم حسین

 

دستم به کربلا شب اوّل نمی رسید

پس عازم بهشت خراسان شدم حسین

 

مداحی پیشواز محرم, شعر درباره پیشواز محرم

اشعار پیشواز ماه محرم

 

آماده میشویم دو رکعت عزا کنیم

 حی علی العزا، که قیامی به پا کنیم

 

 قد قامت العزا  که شنیدیم میرویم

 تا حق روضه های عزا را ادا کنیم

 

بوی محرمش همه جارا گرفته است

 وقتش رسیده تا دو سه ماهی صفا کنیم

 

زیبا ترین وضوی محرم که گریه است

باید که اشک را به نظر کیمیا کنیم

 

سجاده سنگ صحن و عبا پیرهن سیاه

 نیت برای غربت خون خدا کنیم

 

آنقدر با لباس عزا سینه میزنیم

تا تار و پود پارچه را نخ نما کنیم

 

در این نماز عشق چه مستانه میشود

پشت سر امام زمان اقتدا کنیم

 

اینجا رکوع ما دم درب ورودی است

عرض ادب به ساحت کرببلا کنیم

 

الحق که کعبه سنگ نشانی برای ماست

 باید به نحو دیگری یاد خدا کنیم

 

با این که سمت قبله هنوزم درست هست

 تیری به نیت دو نشانه رها کنیم

 

اول به سمت کرببلا روضه الحسین

 دوم به سمت کوفه کسی را صدا  کنیم

 

از خاک هم مضایقه کردند کوفیان

 اصلا چگونه یادی از این ماجرا کنیم

 

سر های قدسیان همه بر زانوی غم است

 چون پیکری به خون شده هفتاد چاک و نیم

 

هفتاد زخم پیکر او از گناه ماست

 نیمی برای کرببلا…، پس حیا کنیم

 

اینجا قنوت ما به قناتی رسیده است

باید که سید الشهدا را صدا کنیم

 

تا گفتم السلام علیکم سلام داد

 باید به جان حضرت فطرس دعا کنیم

 

حالا که حکم کرببلا را گرفته ایم

باید دعا به جان امام رضا کنیم

 

شرمنده، لفظ واژه ی “باید” زیاد شد

باید به عهدِ گفتن باید وفا کنیم

 

 

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر

امیدواریم از این مطلب بهره کافی را برده باشید ، بزودی با شما همراه خواهیم بود در یک مطلب تازه تر از دنیای شعر

مجله اینترنتی برگک آرزوی بهترینها را برای شما دارد.

لینک منبع

امتیاز شما به این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت را پر کنید
این قسمت را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

مطالب پیشنهادی

keyboard_arrow_up